ژول ورن» نویسنده فرانسوی بود كه كتابهای زیادی با مضمون علمی - تخیلی نوشت. او هنگامی از سفر به هوا و فضا و اعماق دریا در داستانهای خود سخن گفت كه هنوز بشر نتوانسته بود وسایل و امكانات چنین سفرهایی را فراهم كند.
درباره نویسنده : «ژول ورن» نویسندهای است كه نامش با خاطرات نوجوانی بسیاری از مردم جهان گره خورده است. «ژول ورن» خالق آثاری چون «دور دنیا در هشتاد روز» و «بیستهزار فرسنگ زیر دریا»، نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس مطرح فرانسوی است كه 190 سال پیش در روز هشتم فوریه 1828 به دنیا آمد.
براساس گزارش سازمان یونسكو، آثار «ژول ورن» پس از «آگاتا كریستی» و پیش از «ویلیام شكسپیر»، بیشترین میزان ترجمه را در جهان دارند.
«ژول ورن» نویسنده فرانسوی بود كه كتابهای زیادی با مضمون علمی - تخیلی نوشت. او هنگامی از سفر به هوا و فضا و اعماق دریا در داستانهای خود سخن گفت كه هنوز بشر نتوانسته بود وسایل و امكانات چنین سفرهایی را فراهم كند.
این نویسنده مطرح جهانی در هشتم فوریه 1828 میلادی در یك خانواده مرفه در منطقه «فدو» از شهر نانت فرانسه به دنیا آمد. «ورن» در سال 1844 در دبیرستان «نانت» نامنویسی كرد و به آموختن سخنوری و فلسفه پرداخت. او پس از گرفتن گواهینامه، به پیشنهاد پدر به كارهای حقوقی راه یافت. همزمان به نوشتن نمایشنامه و تراژدی پرداخت، اما با مخالفت خانوادهاش برای نوشتن داستانهای غمانگیز روبهرو شد و كمابیش از آن دست كشید.
«ورن» در سال 1848 با گرفتن اجازه از پدر برای ادامه تحصیل در رشته حقوق به پاریس رفت و كوشید تا نمایشنامههای خود را روی صحنه ببرد. پس از تحمل مشقتهای بسیار، با «الكساندر دوما» آشنا شد. «دوما» این نویسنده جوان را تحت حمایت خود گرفت. «ورن» در سال 1849 با الهام از «دوما»، سه نمایشنامه نوشت كه یكی را «دوما»ی پدر پسندید و در سال 1850 آن را با نام «پوشالهای بربادرفته» به روی صحنه برد.
«ژول ورن» به تحصیل در رشته حقوق هم ادامه داد، اما سرانجام عشق به نویسندگی او را روانه پاریس كرد. در آغاز، آثار «ژول ورن» تنها در میان كودكان طرفداران و علاقهمندانی داشت، تا آنكه منتقد و نویسندهای به نام «مارسل موره» چندین كتاب و رساله درباره «ژول» نوشت و او را چنان كه بود به دنیا معرفی كرد. «مارسل موره» در دو كتاب «ژول ورن بسیار شگفتانگیز» (1960) و «اكتشافات ژول ورن» (1363) این نویسنده آثار علمی - تخیلی را به دنیا شناساند.
در سال 1852، او «مارتین پاز» را كه داستانی تاریخی درباره جنگ است چاپ كرد. در سال 1853 نمایشنامه دیگر «ژول ورن» در تئاتر «لیریك» با كامیابی فراوانی روبهرو شد.
در سال 1866 كه «ژول ورن» به اوج نامآوری و كامیابی خود رسیده بود، برای خود یك كشتی گردشی خرید و آن را به نام پسرش «سن میشل» نامگذاری كرد. در سال 1867 به همراه برادرش «پل» با كشتی مجهزی رهسپار آمریكا شد و در راه بازگشت، شاهكار ارزنده خود به نام «بیستهزار فرسنگ زیر دریا» را نوشت.
«بیست هزار فرسنگ زیر دریاها» داستانی نوشته ی این نویسنده علمی-تخیلی فرانسوی است.
خلاصه ی داستان :
ناگهان توجه جهان به اعماق آبها جلب میشود. مردم جهان متوجه موجود ناشناسی میشوند، كه در اعماق آبها زندگی میكند. عدهای گمان میكنند او یك كوسه بزرگ است، اما عدهٔ دیگری معتقدند كه او نوعی هیولای دریایی ناشناختهاست. اما كمتر كسی میتواند تصورش را بكند، كه آن موجود، وسیلهایست ساخته دست بشر.
پروفسور «آروناكس» به همراه «ندلند» كه صیاد نهنگ است، و یك دوست دیگر، با یك كشتی تحقیقاتی به جستجوی این هیولای زیر آب میروند. اما كشتی در اثر برخورد با آن موجود آسیب میبیند و پروفسور «آروناكس» و همراهانش، از یك زیردریایی سر درمیآورند. چیزی كه تا كنون مانندش را ندیده و حتی تصورش را هم نكردهاند.
آنها با ناتیلوس سفر میكنند و شگفتیهای دنیای آب را میبینند، ودر همین حین با كاپیتان «نمو»، ناخدا و مالك ناتیلوس آشنا میشوند. پروفسور در عین حال كه كاپیتان را تحسین میكند، اخلاقیات او را رد میكند، و فكر میكند برخورد او با مسائل دنیا درست نیست. پروفسور و همراهانش متوجه میشوند، چون از راز كاپیتان نیمو آگاه گشتهاند، در واقع در ناتیلوس اسیر هستند و دیگر نمیتوانند به دنیای روی آب بازگردند، اما آنها حاضر نیستند، تا آخر عمر در ناتیلوس بمانند آنها تلاش زیادی برای فرار از ناتیلوس میكنند اما موفق نمیشوند، فرار از ناتیلوس، غیرممكن است. كاپیتان نیمو خیلی از چیزهایی كه در افسانهها آمده بود را در زیردریا به آنها نشان میدهد.
در این داستان كاپیتان نیمو را بیشتر از زاویه دید و قضاوت پروفسور «آروناكس» و همراهانش میبینیم. آنها كاپیتان نیمو را مردی كمابیش دیوانه و دنیا گریز مییابند كه چون یكی از كشورهای اروپایی خانوادهاش را از بین برده، او به دنبال انتقام است به همین دلیل كشتیهای روی آب را غرق میكند. این مسایل باعث شده بود تا مردم فكر كنند زیر دریایی او یك هیولاست.
«ژول ورن» در 24 مارس 1905 در پی بیماری دیابت در سن 77 سالگی درگذشت. این نویسنده نزدیك به 80 داستان بلند و كوتاه، رساله و مقاله پژوهشی نوشت كه از آن جمله میتوان به «بیستهزار فرسنگ زیر دریا»، «دور دنیا در هشتاد روز»، «جزیره اسرارآمیز»، «میشل استروگف»، «ناخدای پانزده ساله»، «ماتساس ساندروف»، «دو سال تعطیلات»، «پنج هفته در بالن»، «سفر به مركز زمین»، «از زمین تا ماه»، «صاحب جهان»، «جنگلهای تاریك آمازون»، «انسانهای میموننما»، «پایان دنیا»، «اژدهای دریایی»، «جزیرهای در آتش»، «جزیره یخبندان»، «كشتیشكستگان»، «اشعه سبز» و «پاریس در قرن بیستم» اشاره كرد.