«صوفی بیا كه آینه صافی است جام را »

«صوفی بیا كه آینه صافی است جام را »

رند در ذهن و زبان مردم و شاعران پیش از حافظ ناستوده و ناخوشایند بوده كه حافظ او را بر كشیده و در برابر دكانداران شریعت و طریقت (زاهد و صوفی ) نهاده است .
اگر بپذیریم - كه ناچار باید پذیرفت – شعر حافظ با منطق محسوس سازگاری ندارد

8 سال پیش
«صوفی بیا كه آینه صافی ست جام را »

«صوفی بیا كه آینه صافی ست جام را »

«بارها گفته ام و بار دگر می گویم »كه حافظ باشیخ و زاهد و صوفی حتی محتسب سر ستیز ندارد و فقط ریا ستیز است ...

8 سال پیش
«صوفی بیا كه آینه صافی است جام  را »

«صوفی بیا كه آینه صافی است جام را »

شوربختانه خود حافظ شعرش را گرد نیاورده و محمد گلندام كه در بود و نبودش هم تردید است ، در گرد آوری دیوان خواجه به سخن امروز چندان امانت نورزیده ...

8 سال پیش
« زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد »

« زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد »

زاهد از شخصیتهای نامی و ناخوشایند در شعر خواجه است و با صوفی پهلو می زند و همه جا با تازیانه ی نقد و تعریض حافظ رانده می شود .

8 سال پیش