فردوسی؛ ناجی زبان فارسی و هویت ایرانی
تاریخ گواهی می دهد كه ایرانیان، فارسی را به همت بزرگان و اندیشمندانش حفظ كرده و گسترش داده اند. حركتی كه با یعقوب لیث صفاری سر سلسله دار صفاریان و با جمله "سخنی كه من اندر نیابم چرا باید گفت؟"، خطاب به شاعران و نویسندگان دربارش آغاز شد و با رودكی و دقیقی و عنصری سنگ بنای آن گذاشته شد؛ و با فردوسی و شاهكار جاودانه اش شاهنامه به اعتلا و سترگی رسید .
سرزمین پهناور ایران در طول تاریخ، تلخ و شیرین بسیاری را چشیده و فراز و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده است.
فردوسی برای مقابله با تسلط ستمگرانه و برتری جوییهای غیرایرانیان، مفاخر قومی و وصف تمدن باستانی ایران را زنده كرد و توانست حس دفاع از كشور را در بسیاری از مردم زنده كند.تأثیر شاهنامه در روح و فكر ایرانی قبل از هر چیز از لحاظ وطن دوستی و سلحشوری است به نحوی كه هیچ ایرانی پاكیزه سرشتی با خواندن ابیاتی از شاهنامه نمی تواند از احساسات و تأثرات وطن دوستانه بركنار بماند و به سلحشوری و دلاوری گرایش نیابد.
چرا فردوسی را زنده كننده زبان فارسی می دانند؟
به باور همه ادیبان و سخنسنجان، فردوسی با سرایش شاهنامه توانست زبان فارسی را از نفوذ واژههای بیگانه حفظ كند و ساختار نحوی این زبان را از گزند ناهنجاریها نگاه دارد. شاهنامه گنجینهای از واژگان اصیل و سره فارسی است و در بین شصت هزار بیت شاهنامه، تنها هشتصد واژه عربی به كار رفته است. واژگان عربی شاهنامه، ساده و بدون ابهام و پیچیدگی است و واژگان مهجور و سنگین عربی به آن نیافته است. زبان فردوسی بسیار شفاف و بیپیرایه است و سخنوری او در بهترین و نغزترین واژگان و توصیفات جلوهگر میشود. چنین است كه امروز پس از هزار سال، به سادگی زبان شاهنامه را میفهمیم و با همان زبان با یكدیگر سخن میگوییم. به دیگر سخن حكیم توس با سرایش شاهنامه، سهمی بزرگ در پاسداری از زبان فارسی و انتقال آن به نسلهای پس از خود ایفا نمود. گرچه هر یك از شاعران هم عصر فردوسی نیز به سهم خود در مایهور كردن گنجینه ادب فارسی از واژههای سره و زیبا كوشیدهاند ولی هنر فردوسی از دو جنبه بر دیگران برتری دارد؛ نخست آنكه یكی از مهمترین اهداف فردوسی در آفرینش شاهنامه پاسداری از زبان فارسی است. دیگر آنكه این كتاب بزرگ حماسی، در گذر قرنها مورد توجه و دلبستگی همه ایرانیان و پارسی زبانان بوده است و خواص و عوام در همه دورانها، به خواندن شاهنامه رغبت بسیار داشتهاند؛ بنابراین بیشتر واژگان به كار رفته در شاهنامه، در طی زمان ساری و جاری گشته و گرد مهجوری بر سیمای برازنده آنها ننشسته است.