صدای توست كه مصداق آن صداست هنوز...

به صرف غزلی عاشقانه میزبان شما خواهیم بود.

1400/09/10
|
09:50

گرفته است صدایت ولی رساست هنوز اذان ماست هنوز و نماز ماست هنوز

فدای درد تو گردم ! بخوان بخاطر ما كه دردمند تو را این صدا شفاست هنوز

دوباره شنگی « آهنگ دیگرت » شده ام كه بی مبالغه سر فصل تازه هاست هنوز

« سپید و وحشی » و مغرور شعر یعنی این كه ورد حافظۀ شهر و روستاست هنوز

تو آتشی و تمام من از تو شعله ور است نه من ، كه روشنی نسلم از شماست هنوز

«فقط صداست» كه باقی ست ، گفت و باقی ماند صدای توست كه مصداق آن صداست هنوز

چقدر قافیه صف بسته و یكی كه تو را شناسه ای بشود ، باز كیمیاست هنوز

« محمد علی بهمنی - جسمم غزل است اما روحم همه نیمایی است »

دسترسی سریع