گفتگو با دكتر حمید قلندری پژوهشگر تاریخ در برنامه سرزمین من
دكتر قلندری در این برنامه در مورد كم تر پرداخته شدن به منابع شیعی و تبیین منش اهل بیت (ع) صحبت كرد و گفت :
متاسفانه ما در این مسیر حق مطلب را ادا نكرده ایم. به ویژه در خصوص امامانی چون امام هادی (ع) آن طوركه باید و شاید است پژوهشگران روی آن كار نكرده اند و كتاب های جامعی در این زمینه نداریم. قلندری در ادامه افزود : امام هادی علیهالسلام طبق نقلی در سال 212 و طبق نقلی دیگر در سال 214 هجری قمری در یكی از روستاهای اطراف مدینه متولد شدند. ایشان در سال 220 و در پی شهادت امام جواد علیهالسلام در سن 6 یا 8 سالگی به امامت رسیدند. حدود بیستویك سال در مدینه بودند و سپس با توجه به نامهنگاریهای بریحه -امامجماعت حرم- با متوكل خلیفهی عباسی و توصیهی او كه: «اگر به حرمین نیاز داری، علی بن محمد را از آنجا بیرون ببر كه او مردم را به خود میخواند و عدهی بسیاری از او تبعیت كردهاند» و با توجه به گزارشهایی كه از ارتباط امام با وكلایشان در مدینه داشتند، به دستور خلیفه ایشان را به سامرا منتقل كردند. حضرت حدود بیستویك سال در آنجا تحت كنترل مأموران خلفای عباسی زندگی كردند تا اینكه طبق نقلی در سوم ماه رجب سال 254 هجری قمری و در سن حدود 42 سالگی به شهادت رسیدند. اما عوامل مختلفی دست به دست هم دادهاند و باعث شدهاند كه اطلاعات ما دربارهی ائمهی اطهار و بهویژه سه تن از این بزرگواران بسیار محدود باشد؛ یعنی امام جواد، امام هادی و امام عسكری علیهمالسلام. در واقع ما نسبت به این دورهی زمانی دچار فقدان اطلاعات كافی هستیم. مهمترین دلایل این محدودیت اطلاعات تاریخی دربارهی زندگانی این سه امام و بهویژه امام هادی علیهالسلام از این قرار است:
نخست: عمر كم این بزرگواران. مدت عمر ایشان در قیاس با دیگر ائمه علیهمالسلام كمتر بود و همین مسأله در محدود بودن اطلاعات ما از این بزرگواران مؤثر بوده است. این موضوع در مورد امام جواد و امام عسكری علیهماالسلام نیز صدق میكند. امام جواد علیهالسلام را در سن بیستوپنج سالگی به شهادت رساندند و امام عسكری علیهالسلام را در سن بیستوهشت سالگی.
عامل دوم، محصور بودن ایشان است. این امامان ما در حصر و تحت كنترل شدید بودند و به طور طبیعی مردم نمیتوانستند با ایشان ارتباط برقرار كنند. در نتیجه مطالبی هم كه از ایشان مورد ثبت و ضبط قرار گرفته، اندك و محدود است. حتی وكلای امام هادی علیهالسلام و كسانی كه رابط آن بزرگوار با مردم بودند، در قالب چهرههای ناشناس مانند دستفروش و دورهگرد و با احتیاط بسیار به خانهی حضرت میآمدند و سؤالات خود را میپرسیدند و از آن حضرت كسب تكلیف میكردند.
حتی با وجود «زراقی» كه حاجب و وزیر خلیفه و از شیعیان نفوذی به دستگاه خلافت بود، باز هم ارتباط با امام هادی علیهالسلام بهراحتی صورت نمیگرفت. تا آنجا كه نقل شده یكی از یاران امام برای اینكه از حال امام خبر بگیرد، نزد حاجب آمد، اما نمیدانست كه حاجب شیعه است. صبر كرد تا اطراف حاجب خلوت شود. حاجب كه منظور او را فهمید و به او گفت: آمدهای تا از مولایت خبر بگیری؟ او پاسخ داد كه مولای من خلیفه است. حاجب گفت: ساكت باش. من هم عقیدهی تو را دارم و این امام بزرگوار امام من و تو است. آن صحابی امام گفت: من خوشحال شدم وقتی دیدم حاجب هم شیعه است. بعد صبر كردند تا فرصت مناسبی فراهم شود. سپس حاجب او را همراه پسربچهای نزد امام فرستاد. وقتی امام علیهالسلام به سؤالات او پاسخ دادند، به او گفتند كه بهسرعت از آنجا بیرون برو، زیرا بودنت در آنجا برایت خطر دارد.
قلندری در پایان گفت : بیشتر مورخان به مسائل سیاسی و عرصهی سیاست عالم اسلام توجه داشتند. مثلاً بیشترین اطلاعات ما از زندگانی پر بركت امام رضا علیهالسلام مربوط به آن مقطع كوتاه ولایتعهدی ایشان است. چون ولایتعهدی یك مسألهی سیاسی بوده و به دستگاه خلافت هم مرتبط میشده، مورد توجه قرار میگرفته و راجع به آن قلمفرسایی میشده است. اما ما در مورد بقیهی عمر مبارك امام در دوران امامت ایشان اطلاعات چندانی نداریم و بهندرت مطالبی در این دوره در تاریخ وجود دارد. بنابراین با توجه به آن كه امامان ما و از جمله امام هادی علیهالسلام در عرصهی خلافت و حكومت حضور نداشتند، مطالب مربوط به ایشان هم از طرف مورخان به صورت مفصل مورد ثبت و ضبط قرار نگرفته است.